۱۳۸۸ بهمن ۲, جمعه

شون کانری


شون کانری بازیگری که من بی نهایت دوست دارم . هر فیلمی رو حاضرم تنها به این بهانه که اون توش بازی میکنه ببینم . یادم نمیاد کدوم فیلمشو اول دیدم شاید حرفه خانوادگی باشه اما الان درست یادم نیست . به هر حال عاشقش شدم و چند وقتی هست که تاسف میخورم چرا دیگه فیلم بازی نمیکنه اما خوب با سن بالای ۸۰ سال خدایی حق داره ! از بازیهای جوونیش چیزی یادم نیست ( با اینکه پنجه طلایی رو دیدم ) حیف که اون موقع زنده نبودیم بازی شون کانری رو تو نقش جیمز باند ببینیم . اما همیشه از بازیش تو اون نقش تعریف شنیدم . شون کانری رو از وقتی شناختم که موهاش سفید بود . از فیلم حرفه خانوادگی که بگذریم فیلم The Entrapment رو خیلی خوب یادم میاد ....
The Entrapment - دام :

تو فیلم دام شون کانری در نقش یک دزد حرفه ای با کاترین زتا جونز همبازی می شود . نمیشه گفت تو این فیلم شون کانری یک بازی درخشان کرده اما خیلی راحت آدم با اون دزد حرفه ای ارتباط بر قرار می کنه . جالب ژستی که شون کناری می گیره ، یک جنتلمن واقعی هیچ وقت نقش یه پیرمرد از کار افتاده به کانری نمیخوره .



Family Business - حرفه خانوادگی :

از فیلم حرفه خانوادگی چیزی یادم نمیاد فقط همینقدر که کانری تو اون فیلم نقش پدر بزرگ یه خانواده رو بازی می کنه که خودش ، پسرش ( داستین هافمن ) و نوه اش ( متیو برادریک ) همه دزدن . کانری و هافمن نوع دزدیشون متفاوته ، کانری کسی که از ابزار دزدی فقط یه چاقو همه کاره براش کفایت می کنه اما هافمن قبل از دزدی حتما باید یه سر به ابزار فروشی بزنه تا خیالش راحت شه . تو این فیلم پدر و پدر بزرگ مدتهاست که دزدی رو کنار گذاشتن اما به اصرار نوه شنگول میرن سره حرفه خانوادگیشون .

The Rock - صخره :

شون کانری ، اد هریس و نیکلاس کیج سه بازیگر اصلی این فیلم هستن . کارگردان هم مایکل بی . با این کارگردان و سابقش که شامل ترنسفورمرز ها و پسران بد میشه نباید انتظار یه فیلم شاهکار رو داشت . اما میشه انتظار یه فیلم خوش دست داشت . بازیگرها تو فیلم محشرن . شون کانری به نظر من همیشه خوب میاد. اد هریس عالی بازی میکنه و نیکلاس کیج هم تو نقشش جا افتاده بر عکس چند فیلم اخیرش ( dangerous bangkok , the next , knowing ) . فیلم سرگرم کننده است - مشخص ترین ویژگی هالیوود !!!! - یه عده سرباز و یه ژنرال جنگ ویتنام که میخوان انتقام دوستاشون رو بگیرن . یه متخصص خنثی کردن بمب که تو کارش وارده اما یه کلت نمیتونه دستش بگیره و یه جاسوس اینتلیجنت سرویس که مدتهاست زندانی دولت آمریکاست ، تنها کسی که تونسته زنده از آلکاتراس - زندانی که در جزیره ای قرار داره و خیلی خفن بوده - فرار کنه و حالا تنها امید کسانیه که میخوان به اونجا نفوذ کنن .

First Knight - اولین شوالیه :

اگه یه فیلم باشه که شون کانری توش بازی کنه و من دوسش نداشته باشم همینه . شون نقشه شاه آرتور رو بازی میکنه . ریچارد گر هم نقشه فک میکنم شوالیه لانسلوت . اما فیلم یه اشکالی داره که به دلم نمیشینه . یا رنگ پردازی صحنه ها خوب نیست یا بازیها یا فیلمنامه . شاه آرتور نقشی که تاحالا توسط خیلی ها اجرا شده اما به نظره من شون کانری تو این نقش خوب نبود .


The Name Of The Rose - نام گل سرخ :

وای عجب فیلمی بود . یادش بخیر . اصلا راجع به شون کناری و بازیش لازم نیست حرفی بزنیم . معرکه !!! . اما خود فیلم و چیزایی که توش بررسی می شد خیلی جالب بود . فرقه فرانسیسکان رو قبل دیدن این فیلم میشناختم . کتاب ‎'سرگشته راه ‎حق‎' کازانتراکیس راجع به نحوه تشکیل این فرقه مسیحیت بی نهایت قشنگه . اما چیزی که جالب تر بود تضادی بود که این فرقه با باقی فرق مسیحی داشت . اعتقاد به فقر مسیح ، رنج مسیح و چیزی که این فیلم هدف قرار داده بود . خنده ! . به اعتقاد فرق دیگه خندیدن ترس رو از بین میبره همینطور ترس از خدا رو ! و بنابرین بندگان گناه می کنند . پس باید ترس از خدا رو ترویج داد. کلیسا همین کارو انجام میده و حتی پول در میاره . اما اعضای فرقه فرانسیسکان این رو نمی پذیرن و به همین خاطر روحانی اعظم اونها تحت تعقیب دستگاه تفتیش عقاید رومه . تو یه کلیسا که به خاطر داشتن کتابخونه منحصر به فردش خیلی معروفه اعضایی از فرق مختلف ‎جمع میشن تا تکلیف اختلاف خودشونو روشن کنن . هم زمان قتل هایی مشکوک تو کلیسا برای راهب هاش رخ میده . کاهن اعظم کلیسا از شون کانری که یکی از اعضای فرقه فرانسیسکان میخواد که به این قتل ها رسیدگی کنه . شون کناری قبل از اینکه به فرانسیسکان ها به پیونده رییس دیوان تفتیش عقاید بوده . کانری میفهمه که هر دو مقتول رو یه کتاب کار میکردن ( ترجمه و تذهیب ) و قتل اونها به کتاب مربوطه . کتاب که توسط قدیمیترین روحانی کلیسا تو یه کتابخونه مخفی نگاه داشته میشده کتابی از ارسطو بوده که ادعا میشده از بین رفته . اما تنها نسخش تو این کتابخونه موجود بوده و اتفاقا راجع به خندیدن نظر فرانسیسکان ها رو تایید میکرده . فیلم واقعا شاهکاره و از زبان جوانی روایت میشه که شاگرد شون کانری ست و تو فیلم عاشقه دختر فقیری میشه که ته مونده غذای کلیسا رو میخورده اما تو صحنه آخر فیلم وقتی که میخواد از شون کانری جدا بشه و به دنبال دختره بره کانری عینکشو به اون هدیه میکنه و اون رو به راهه دیگه ای هل میده .

Finding Forrester - یافتن فارستر :

یه فیلم عالی دیگه از شون کناری . نویسنده ای که یه رمان موفق نوشته و بعدش تصمیم میگیره منزوی بشه . و به نوشتن تو خلوت خودش اکتفا میکنه . حتی خرید روزانشو کسی براش انجام میده . اما یه روز یه پسر نوجوون سیاه پوست که بازیکن بسکتبال خوبیه و همیشه رو به پنجره این نویسنده بازی میکنه خلوتش رو به هم میزنه . اون ناگهانی به خونه فارستر میره و فارستر یه نگاهی به نوشته های پسره میندازه . اونارو اصلاح میکنه . مسلما رابطه اونها بیشتر میشه و پسره که حالا به یه مدرسه خوب رفته و برای اونها بسکتبال بازی میکنه برای کلاس ادبیاتش به یه نوشته احتیاج داره . شون کناری یه ماشین تحریر میزاره جلوش و میگه شروع کن . پسره نمیتونه - مسه همه ما که نمیدونم انشامون رو از کجا شروع کنیم ؟ - اما فارستر به پسره یاد میده که از کجا مهم نیست بلکه خود شروع کردن مهمه . یه جزو از خودش رو به پسره میده و پسر بعد اینکه چند خط از اون رو تایپ میکنه خودش از مسیر دیگه نوشته رو پیش میبره . اما استادش متوجه شباهتش با نوشته اصلی میشه و به همین خاطر فارستر از خونش میاد بیرون تا بره به کلاس درس و بگه که نوشته ماله خود پسراست . از شون کانری نویسنده خوشم اومد . بهش میومد . این یعنی بازیگر تونسته برای بیننده جوری بازی کنه که بیننده رو به این باور برسونه که یه نویسنده بوده . در حالی که همه میدونیم چنین چیزی وجود نداشته .

The League Of Extraordinary Gentlemen - انجمن نجیب زادگان عجیب :

این فیلم بازیهاش تعریف نداره . جلوه های ویژش چرا ! نمیدونم چرا شون کناری تو این فیلم بازی کرده . شاید علاقمند بوده به فیلم . اما بودن یا نبودن شون کناری تو کیفیت این فیلم هیچ تاثیری نداشت . از دیدن فیلم لذت بردم اما بعد دیدن فیلم چیزی نبود که بخوام راجع بش فک کنم . این فیلم سرگرم کننده و سطحی بود . فیلمی که بیننده فقط برای اینکه قسمتی از وقتشو پر کنه نگاه میکنه ، نه برای اینکه ذهنش درگیره مسالیی بشه . فیلم دیدن به نظرم کاری شدیدا ذهنیه , کاری که حتی نباید با دیگران تو انجام دادنش شریک شد .

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر