۱۳۹۰ تیر ۲۰, دوشنبه

هدف انتخابات نیست.

کمی تا قسمتی با خاتمی از دو سال پیش تا به امروز:

25 خرداد 1388 – در بیانیه ای که در این روز منتشر از وی منتشر می شود تاکید می کند که مصمم به شرکت در راهپیمایی بوده تا اعتراض خود را به صورت عملی اعلام کند ولی بر اساس اطلاعیه موسوی مطلع می شود که برخلاف مصلحت نظام و حق مردم این اجازه به مردم داده نشده است.

27 خرداد 1388 – در نامه ای مشترک همراه با موسوی به ریاست قوه قضاییه خواستار پیگیری قوه قضاییه در مورد بازداشت های غیرقانونی گسترده فعالین سیاسی و جلوگیری از رفتارهای خشونت آمیز در مقابل اعتراض کاملا مدنی مردم، می شود.

10 تیر 1388 – "اگر این فضای مسموم تبلیغاتی و امنیتی ادامه پیدا کند با توجه به آنچه انجام گرفت و یک طرفه اعلام شد باید بگوییم کودتای مخملین علیه مردم و جمهوریت نظام صورت گرفته است اعتراض مردم سرکوب شده، کسانی که باید مدافع حقوق مردم باشند آن ها را تحقیر می کنند و در فضایی تبلیغاتی که مدام از آن سم به جامعه تزریق می شود حرکت مترقی و آرام مردم به اغتشاش و انقلاب رنگی با منشاء بیگانه تعبیر می شود و چهره هایی که همگی سابقه ای روشن دارند هدف پروژه نخ نمای تواب سازی و گرفتن اعترافات بی اساس و نمایشهای تلویزیونی قرار می گیرند و آنگاه دم از آشتی ملی و فضای آرام زده می شود"؟!

28 تیر 1388خاتمی با تقدیر از اظهارات اخیر آیت الله هاشمی در نماز جمعه تهران، این اظهارات را دلسوزانه و خیرخواهانه خواند و رسیدگی و اجرای خواسته های ایشان را حداقل‌ هایی برای برون رفت از وضعیت بحرانی کنونی دانست. ایشان با توجه به این که اعتماد مردم آسیب جدی دیده است و اعتماد میلیون ها ایرانی سلب شده است، افزود تنها راه حلی که در قانون اساسی هم پیش بینی شده، برگزاری همه پرسی برای کسب نظر مردم است تا اعتماد مردم نسبت به نظام ترمیم شود.

7 مرداد 1388 – خاتمی در دیدار با نمایندگان فراکسیون خط امام: طرح تحقیق و تفحص از انتخابات و مسائل پس از آن می تواند در دستور کار مجلس قرار گیرد.

3 اسفند 1388 – "هیچ‌ وقت حاضر نیستیم با مصلحت اندیشی‌های نادرست آنچه احساس می‌کنیم خواست مردم است را دور بزنیم. در عین حال معتقدیم باید به سوی راه حل‌هایی برویم که همه در آن سود ببرند".

31 خرداد 1389 – "ما اهل تعاملیم منتهی تعاملی که دقیقا از خواست و مطالبات مردم دفاع کند. آیند‌‌ه‌ای مدنظر است كه در آن باید انتخابات كه محوری‌ترین پایه مردم سالاری است آزاد و سالم باشد با شرائطی كه در آن حق مردم ضایع نشود و می‌توان شرایط و خصوصیات یك انتخابات آزاد و سالم را هم بیان كرد و به توافق رسید، آن وقت همه می توانیم از تلخی های گذشته عبور كنیم و به آینده در كنار هم بنگریم به شرط اینكه زمینه تلخی‌های موجود از میان برداشته شود".

11 آذر 1389 – "بهبود اوضاع در گرو اطمینان بخشی به آینده ای است که در آن با برگزاری انتخابات آزاد و سالم، مشارکت همه گروه ها و آحاد جامعه در عرصه سرنوشت فراهم آید".

5 دی 1389 – سيد محمد خاتمي كف خواست اصلاح طلبان را براي حضور در انتخابات آتي اعلام كرد: ۱- آزادی زندانيان و ایجاد فضای آزاد برای همه احزاب و گروهها و رفع محدودیت های نا به جا؛ ۲- پای بندی همگان بخصوص مسئولان به قانون اساسي و اجرای همه جانبه و کامل آن بخصوص اهتمام به روح قانون اساسی؛ ۳- فراهم آوردن سازوكاري براي برگزاري انتخابات سالم و آزاد

1 خرداد 1390 – خاتمی ضرر های غیبت اصلاح طلبان در انتخابات را اعلام می کند:

اولاً: در غیاب اصلاحات و پرهیز از انتخابات آزاد و مطلوب و فراگیر و با محدود کردن اصلاح طلبان واقعی چه بسا که دروغ و ناکارآمدی و هدر رفتن سرمایه های ملی و نادیده انگاشتن حقوق اساسی مردم و بی اعتبار شدن قانون، بخصوص قانون اساسی و مهجور ماندن بخشهایی که به حقوق ملت مربوط است رایج شود و موجب دلسردی و حتی بدبینی بخشهای مهمی از جامعه بخصوص فرهیختگان نسبت به نظام و حاکمیت شود.

ثانیاً: موجب نوعی یأس و ناامیدی از کارآمدی اصلاحات گردد و زمینه رشد بینش ها و گرایش هایی را فراهم آورد که راه کار را قهر انقلابی می دانند و گرایش هایی که به تغییر نظام می اندیشند و تجربه نشان داده است که این گرایش ها اگر غلبه پیدا کنند بر نا امنی می افزایند و هزینه های فراوانی را به جامعه تحمیل می کنند و خود نیز در صورت غلبه به قدرتهای جباری مبدل می شوند که عرصه را بر جامعه تنگ می کنند.

28 خرداد 1390 – "خواستهای ما در این مقطع حساس: آزادی زندانیان، ایجاد فضای باز و سالم و امن سیاسی، حرکت به سوی انتخابات سالم و مطلوب". خاتمی دلایل خود را برای شرکت در انتخابات مجلس اینگونه بیان می کند: "من عرض می کنم که باید با دقت ببینیم در چه مرحله تاریخی و وضعیت جهانی و منطقه ای به سر می بریم و خواستهای اصلی و هدفهای اساسی را مشخص کنیم و امکانات را نیز در نظر بگیریم و براساس آنها نقش و جایگاه و وظیفه خود را دریابیم.نسان ها بخصوص جوانان، ایده های بلند و زیبا دارند و به ویژه در این مرحله حساس تاریخی که جامعه بسیار روشن تر و بیدارتر شده است. ولی همیشه زمینه تحقق همه ایده ها فراهم نیست. زیرا ممکن است که احیاناً بعضی ایده ها توهمی باشد نه عقلانی و نیز اگر عقلانی است شرایط عملی شدن همه آنها به سرعت فراهم نباشد. انسان باید بکوشد اولاً: به ایده های معقول برسد. ثانیاً بدون اینکه از آنها دست بردارد همواره با توجه به امکانات و اقتضائات و اولویت ها در پی آنهایی باشد که قابل تحقق است و راه و روش کم هزینه تر و پربازده تر را بیابد و انتخاب کند. رهبران و مسؤولان مؤثر و موفق اجتماعی کسانی هستند که همه اینها را در نظر می گیرند. بنابراین ناکامی های مقطعی به هیچ وجه نباید موجب یأس شود. مهم این است که راه گم نشود".

****************

آنها یک تیم هستند. تیمی که تمام امکانات را در چنگال دارد. تیمی که ناجوانمردانه بازی می کند. تیمی که زمین و توپ و داور را در اختیار گرفته است. تیم ما بازیکنانش زیاد است. ما هر از چند گاهی به دروازه حریف نزدیک می شویم و او را تهدید می کنیم. ما به ناحق اخطار می گیریم و اخراج می شویم. مربیانمان از روی نیمکت رانده شده اند. آنها بازی را ادامه دادند، اعتراض کردند، اعتصاب کردند اما صدایشان به گوش کسی نرسید. حتی ما که در زمین بودیم نتوانستیم تاکتیک جدیدی به کار بندیم.

حالا خاتمی در حال طراحی یک بازی است. در حال انداختن توپ در زمین حریف است. بازی های ما تاکنون نتوانسته است رهبران در حصر را آزاد کند، از فشار بر زندانیان بکاهد، حقوق ابتدایی مدنی و شهروندی ما را احیا کند. ما هنوز حتی نتوانسته ایم موجودیت خودمان را به طور کامل بر آنها تحمیل کنیم.

آنهایی که می گویند رفتار حاکمیت در انتخابات قبلی نشان داده است که دیگر نمی توان شرکت در انتخابات را راهی برای مقابله با آن تلقی کرد آیا به این فکر کرده اند که مگر رفتار حکومت با تجمعات معترضین آنها را به نتایج اینگونه حرکات امیدوار کرده است؟ آنهایی که می گویند شرکت در انتخابات پایمال کردن خون شهداست آیا انفعال و نظاره گر بودن را راهی بهتر برای پیشبرد اهدافشان می دانند؟ آنهایی که اصلاحات را سازشکاری می دانند و انقلاب را تنها راه چاره هرگز از خود پرسیده اند که اکنون چه کاری از دستشان بر می آید؟ آیا باید نشست و دست روی دست گذاشت تا نارضایتی عمومی به خشم تبدیل شود و آتشش همه را نابود کند؟

به باور من هم شرکت در انتخابات منتفی است. بعید است حاکمیت حتی با باز شدن فضای نسبی پیش از انتخابات شروط خاتمی را هرچند برای گرم شدن تنور انتخابات بپذیرد. پس ما باید انتخابات را تحریم کنیم.

تحریم انتخابات فقط در صورتی می تواند یک حرکت موثر باشد که آنقدر گسترده شود که نتوان آن را با بازی رسانه ای پنهان کرد. باید تحریم را به اندازه شرکت در انتخابات ریاست جمهوری دهم پررنگ کرد. باید به همان اندازه که در انتخابات قبلی شرکت کردیم در این انتخابات شرکت نکنیم. اما راه رسیدن به چنین اطلاع رسانی وسیعی برای تحریم تنها همراه شدن با بازی خاتمی است. شرکت در این بازی فارغ از نتیجه آن یک برد است. ما چگونه می خواهیم مردم را از تحریم مطلع کنیم وقتی مطرح شدن مسئله انتخابات را ناپسند می دانیم؟ چطور می توانیم به انتخاباتی معترض باشیم که تلاشی برای شرکت در آن نکردیم؟ یک سر این بازی که بسیار محتمل است نپذیرفتن شروط توسط دولت است. آن وقت ما چه داریم؟ بگذارید به وضعمان در امروز نگاهی بیندازیم.

امروز ما رسانه ای نداریم. سخن همدیگر را در فضایی به دور از جامعه می شنویم و نقد می کنیم. امروز شهروندان به سرکار می روند، زندگی می کنند و در عوالم خویش غرقند. ما هم گوشه ای از فضای مجازی به روشنگری ادامه می دهیم. انتخابات فرصتی است که می توان آگاه سازی را به بطن جامعه برد. می توان اخبار را بین خریدار و فروشنده شنید. می توان زندانیان سیاسی، پایبندی به قانون اساسی، فضای ناسالم انتخاباتی، فساد و نابسامانی اقتصادی، همه و همه را با مردم رو در رو به اشتراک گذاشت.

امروز ما منفعل شده ایم. هزینه هرگونه کنشی زیاد شده و ما ترسیده ایم. فقط می توانیم غرغر کنیم. نمی توانیم یک فعالیت سیاسی را تعریف و انجام دهیم. انتخابات فرصتی است تا از حرف به عمل برسیم. می توانیم بنویسیم، چاپ کنیم، از وضع موجود با صراحت بیشتری گلایه کنیم و آینده ای روشن تر ترسیم کنیم. می توانیم برای محقق نشدن هرکدام از شروطمان داد و قال راه بیندازیم. می توانیم حریف را رسواتر کنیم. می توانیم معترض باشیم و آن را نشان بدهیم!

امروز تهیه نان شب برای هر فردی مهم تر از حقوق زیرپا گذاشته شهروندی اوست. امروز تاریخ پرداخت یارانه ها مهمتر از پرونده های اقتصادی نزدیکان دولت است. انتخابات می تواند گفتمان موجود در "شهر" را تغییر دهد. می تواند صدای فریاد ما را به گوش سنگین مردم برساند. می تواند دوباره برای هدفی ما را متحد و یکدل سازد. می تواند خلاقیت ها را بروز دهد.

آن وقت است که ما تحریم می کنیم.

۳ نظر:

  1. این‌جا رو هم ببین:
    http://www.mihan.net/press/?p=2665

    پاسخحذف
  2. shab mikhoonamet , manam ye chiziaye neveshtam bia ye sar bezan miharfim badan..
    salam raiis khubi khodet?

    پاسخحذف
  3. سلام ...
    مگر تنور این بحث ها سال 88 بعد از انتخابات داغ داغ نبود مگر همه چیز برای همه رو نبود در شهر نبود ...اینها حتی با تحریم انتخابات هم از طرف ما باز چندتا آدم دور و بر خودشون جمع میکنند و عکسی و فیلمی و الی آخر ... رسانه های بیگانه هم هرچه خواستند بگن میشود عین همین ماجراهای دستگیری های بعد از انتخابات که اینها آرامش را در تلوزیون دولتی تصویر میکردند اما خون بود که موج میزد غوغا بود که به پا بود آنقدر جلو همه چیز را گرفتند و با درد اقتصادی درگیر و خفه مان کردند که همه یادشان رفت که چی شد و چی نشد ... قبول دارم که این انتخابات مهمه و تنها راه و تنها روزنه ،اینها را هم نگفتم که بگم ناامیدم ،به هر حال چاره ای نیست برعکس امیدوارم و این پست را هم که خواندم امیدوارتر شدم فقط اینها را به این خاطر گفتم که ته دلم هنوز قرص قرص نیست ...
    راستی پست خیلی خوبی بود از قلمتون و گیراییش واقعا لذت میبرم از اینکه واسه اینجور راهنمایی ها وقت میذارید ممنونم قدر خودتون رو بدونید و مواظب باشید امیدوارم فعالیت هاتون به نتیجه برسه و موفق باشید ، به سهم خودم برای توصیه هاتون تلاش و برای دوست دربندتون دعا میکنم ... 

    پاسخحذف