۱۳۹۰ بهمن ۱, شنبه

مجلس در راس امور بود - اقتصاد


مجلس هشتم زمانی بر سر کار آمد که احمدی نژاد و رایحه خوش خدمت دو سال تمام سرمست از قدرت تمام کشور را در نوردیده بودند. طرح های به زعم خود اقتصادیشان را ساخته و پرداخته کرده و به نام های زیبای مسکن مهر، سهام عدالت و طرح بنگاه های زودبازده آراسته بودند. صندوق ذخیره ارزی و درآمد فزاینده نفت را در اختیار داشت و می توانستند بار مالی این طرح ها را تحمل کند. 

ضربه ی تورمی که این طرح ها به اقتصاد مملکت زدند را هیچکس حتی خود مجلس منکر نمی شود. قبلا در سه نوشته مجزا به هر سه طرح مهم اقتصادی دولت نهم پرداخته ام. هر سه طرح اقتصادی مقدار حجیمی نقدینگی به اقتصاد کشور وارد ساخت و بر اساس گزارش های مرکز پژوهش های مجلس هر سه طرح به شکست انجامید.با وجود هدر دادن سرمایه های پولی و ارزی کشور در آن مقطع و آمارهای منتشره مرکز آمار ایران، گزارش های مرکز پژوهش های مجلس و نامه ی مهم مظاهری رییس وقت بانک مرکزی مجلس هشتم هیچگاه شخص احمدی نژاد و وزرایش را به پاسخگویی وانداشت.

سازمان برنامه و بودجه منحل شد. دولت نهاد برنامه ریزی بودجه کشور را به دلیل اینکه بودجه ماهیت غربی دارد منحل و در نهاد ریاست جمهوری ادغام کرد. احمدی نژاد مدعی تکرار روزهای شهید رجایی حتی نمی دانست که الگویش این سازمان را منحل نکرده بلکه به خاطر پاکسازی بعضی از نیروهای سابق شاهنشاهی آن را به طور موقت تعطیل کرده است. از پس لرزه های انحلال این سازمان همین بس که بودجه سال 85 با 40 روز تأخير، بودجه سال 86 با 45 روز تأخير، بودجه سال 87 با 32 روز تأخير، بودجه سال 88 با 53 روز تأخير، بودجه سال 89 با 49 روز تأخير، بودجه سال 90 با تأخيري 75 روزه و بودجه امسال هم که می بایست 15 آذر به مجلس برسد هنوز ازقطعی شدن نرخ ارز و نفت بی نصیب است. 

طرح تحول اقتصادی در بهمن 1386 در هفت حوزه اقتصادی از سوی احمدی نژاد به عنوان طرح کلان اقتصادی دولت وی مطرح شد. این طرح اصلاح نظام یارانه ها، اصلاح نظام مالیاتی، اصلاح نظام گمرکی، اصلاح نظام بانکی، اصلاح نظام توزیع کالا و خدمات، آصلاح نظام ارزشگذاری پول ملی و اصلاح نظام بهره وری را شامل می شد. امروز دیگر نامی از این طرح برده نمی شود چرا که به کاریکاتوری دیوانه وار بیشتر شبیه شده است. هدفمندی یارانه ها فارغ از مضراتش در اجرایش آنقدر تخلف داشته است که نامه ی لاریجانی به قوه قضاییه نوشته شد. نظام مالیاتی چنان شتابزده متحول شد که طلا فروشان و پارچه فروشان را به اعتصاب وا داشت و فراموش شد. اصلاح نظام گمرکی تبدیل به شاهراه یک طرفه واردات اجناس چینی شد. نظام بانکی متحول شده با ارز و سکه قرار بود نقدینگی را کنترل کند اما پمپاژ نقدینگی احمدی نژاد را نمی شد مهار زد. نظام ارزشگذاری پول هنوز درگیر محاسبه ارزش ریال در مقابل دلار است و نظام بهره وری تلفات قطار های از ریل در رفته و پالایشگاه های منفجر شده را هنوز پاک نکرده است.

حساب ذخیره ارزی اهدافی نظیر ایجاد ثبات در میزان درآمدهای حاصل از فروش نفت خام، تبدیل دارایی‌های حاصل از فروش نفت خام به دیگر انواع ذخایر و توسعه فعالیت‌های تولیدی و سرمایه‌گذاری و تامین بخشی از اعتبار موردنیاز طرح‌های تولیدی و کارآفرینی بخش غیر دولتی و فراهم کردن امکان تحقق فعالیت‌های پیش‌بینی شده در برنامه را مدنظر قرار می‌دهد. حساب ذخیره ارزی در سال 79 از سوی دولت ابلاغ و در مجلس تصویب شد. احمدی نژاد با وجود اینکه بیشترین درآمد نفتی ایران را در اختیار داشته است بارها از حساب این صندوق به صورت غیر قانونی برداشت های هنگفتی کرده است. اختصاص 30 درصد حساب ذخیره ارزی به صندوق مهر رضا، پرداخت کمکهای نقدی به کشور نیکاراگوئه، واردات میوه و مواد خوراکی و حتی پاسخگویی به نامه های مردمی گوشه ای ازین برداشت هاست. در نهایت هم احمدی نژاد یکه تاز این میدان هیئت امنای حساب ذخیره ارزی را منحل کرد.

رییس دولت مهرورزی ورد زبانش مبارزه با مفاسد اقتصادی بود. به هرکجا می رفت با اشتیاق از نام هایی که افشا خواهند شد می گفت.  دم خروس خیلی زود پیدا شد. پرونده هایی که احمدی نژاد وعده افشایشان را می داد هیچگاه افشا نشدند در مقابل حلقه فاطمی سر برآورد، نزدیکان احمدی نژاد در سازمان بهزیستی به خاطر واردات غیرقانونی مورد پیگرد قرار گرفتند و در نهایت پرچمدار مبارزه با فساد اقتصادی با پرونده اختلاس سه هزار میلیارد تومانی پاک ترین دولت تاریخ را تقدیم ایرانیان کرد.

***********

مجلس شورای اسلامی حتی در یکی ازین موارد نتوانست گامی پیش بگذارد، حقوق برباد رفته ملت را احیا کند، گناهکار را نشان دهد و او را توبیخ کند. اقتصاد دولت نهم و طرح های برزمین مانده و شکست خورده را فراموش کرده از کنارش گذشتند. آن قدر ضعیف بودند که نتوانستند بودجه مملکت را در موعدش از رییس دولت تحویل گرفته و با دقت بررسی کنند. حال کار به جایی رسیده است که برای ولخرجی های رییس جمهور تنخواه تصویب می کنند. طرح تحول اقتصادی برای تن خسته و نحیف اقتصادمان شوخی دردناکی شده است. حساب ذخیره ارزی به همه چیز تعلق گرفت جز آنچه برایش بوجود آمده بود. مفسدین اقتصادی همه خودی و فک و فامیل از آب درآمدند، بنابرین پیگیری پرونده شان از دستور کار خارج شد.

مجلس شورای اسلامی به راستی شاهکاری به یادماندنی در اقتصاد ایران به جا گذاشت. آن چنان در هماهنگی با دولت به خود افتخار کردند و برایش کف زدند و سوت کشیدند که حالا دولت برای خوشامدشان هم به ایشان محل نمی گذارد. مهره های اصول گرای ما که به دنبال اصلاح امور نبودند، در همراهی با احمدی نژاد از اصول هم گذشتند و حالا که بر صندلی می نشینند، چنان در آن فرو می روند که دیگر کسی صدایشان را از پشت میکروفون نمی شنود. 

آنکس که بله قربان گویان بلیط ورود به مجلس و نمایندگی مردمش را می گیرد نباید هم صلابتی از خود نشان دهد. نباید هم بتواند مقابل مردی چون احمدی نژاد بایستد. بله قربان گو از استقلال می ترسد. او پرخاش اربابش را بر حمایت مردمش ترجیح می دهد. مقابل مردانی چون موسوی و کروبی که مردانگی نشان می دهند چهره در حسرت می کشد و فریاد مرگ سر می دهد. بله قربان گو هیزم بیار آتش اقتصادی است که شعله هایش تن هر ایرانی را می سوزاند.

چنین مجلسی را مقایسه کنید با مجلس ششم که بله قربان را حتی در مقابل حکم حکومتی تاب نمی آوردند. بر خویشتن خویش پا نمی گذاشتند و استعفا را بر نمایندگی بی تاثیر ترجیح می دادند. "حال که مستی زدگان قدرت و مدهوشان استبداد را یارای درک آن انذارها و هشدارها و این خروشها و اعتراضها و اهمیت و حساسیت شرایط کنونی جامعه و کشور نیست و اقتدارگرایان عزم خود را جزم کرده اند تا با حذف جمهوریت نظام و در نتیجه اسلامیت آن و تشکیل مجلسی فرمایشی و فرمانبردار سراشیب سقوط را تا فرجام شوم آن و سوختن در آتشی که خود هیزم آنند طی کنند، ما را چاره ای جز عدم حضور و عدم همراهی در این مسیر و گزیری جز استعفا از عنوانی نیست که از این پس در آن خیری برای ملت و فخری برای خود نمی یابیم". (بخشی از بیانیه دسته جمعی نمایندگان مجلس ششم)

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر