۱۳۹۰ شهریور ۱۸, جمعه

اقتصاد احمدی نژاد: بخش اول – بنگاه های زودبازده

این نوشته بخش اول از سری نوشته هایی است که در آن به سیاست های اقتصادی احمدی نژاد و آثار و نتایج آن می پردازم. بنگاه های زودبازده، مسکن مهر، توزیع سهام عدالت و هدفمندی یارانه ها سرفصل های مهمترین تحولات اقتصادی است که احمدی نژاد از زمان ریاستش بر دولت نهم تا امروز بوجود آورده. بخش اول این نوشته به بنگاه های زودبازده به عنوان اصلی ترین برنامه احمدی نژاد برای اشتغال زایی می پردازد.

طرح ایجاد بنگاه های زودبازده با اعطای تسهیلات بانکی محوری ترین طرح احمدی نژاد برای اشتغال زایی در کشور بود. این طرح که در همان سال 84 تصویب و آغاز شد قرار بود با اعطای وام های بانکی به گسترش کارآفرینی در کشور بینجامد. امروز سر و صدای چنین طرحی خوابیده است یا میان هیاهوی ناشی از اجرای طرح هدفمندی یارانه ها شنیده نمی شود. همین طرح اما سهم بزرگی از منابع پولی کشور را بجای سرمایه گذاری در بخش تولید و خدمات و کمک به رشد اقتصادی به بیراهه کشاند.

تنها دو سال پس از کلید خوردن این طرح نامه ای از رییس کل بانک مرکزی وقت، مظاهری، منتشر شد که نشان از شکست طرح بنگاه های زودبازده داشت اما احمدی نژاد و وزیر کار و امور اجتماعی اش جهرمی (همچنین وزیر جدید کار و امور اجتماعی شیخ الاسلامی) همچنان بر اثرات مفید این طرح در اشتغال زایی تاکید می کردند و می کنند.

در نامه مظاهری آمار قابل اعتنایی ذکر شده است. نسبت اشتغال ایجاد شده به اشتغال پیش بینی شده تنها 8.2 درصد بوده است و این بخاطر پیش بینی نادرست از هزینه ایجاد هر شغل بوده که در تسهیلات اعطا شده 133 میلیون ریال برآورد شده در صورتیکه عملا چیزی نزدیک به 6.4 میلیارد ریال تمام شده است. از میان بنگاه های ایجاد شده بعد از دوسال تنها 15 درصد بیش از 80 درصد پیشرفت داشته اند و 68 درصد این طرح ها حداکثر 20 درصد پیشرفت کرده اند. عجیب ترین آمار ارائه شده در این نامه حاکی از این است که 46 درصد طرح هایی که از تسهیلات بهره برده اند اصلا وجود خارجی ندارند. (بخش هایی از نامه مظاهری به احمدی نژاد را اینجا بخوانید)

در جای دیگری از این نامه و بر اساس نشریه وزارت اطلاعات مورخ 20/8/1386 گزارش شده که از میان 190 طرح بازدید شده با تسهیلات دریافتی 536 میلیارد ریال، با اشتغال پیش بینی شده 3799 مورد و اشتغال تعهد شده 2615 مورد، عملا تنها 270 فرصت شغلی حاصل اعطای تسهیلات بنگاه های زودبازده بوده اند و بخش بزرگی از این تسهیلات به جای ایجاد اشتغال صرف مکانیزه کردن بنگاه های تولیدی و حتی اخراج نیروی کار قدیمی شده است.

بر اساس گزارش مرکز پژوهش های مجلس (اینجا) پس از دوسال حدود 69 درصد طرح های اجرا شده ی بنگاه های زودبازده خوداشتغالی و تنها 31 درصد کارآفرینی بوده است. حال آنکه می بایست 4.9 درصد از سهم تسهیلات بانکی به این امر اختصاص یابد. این گزارش اضافه می کند که حدود 5.2 درصد از وام گیرندگان، تسهیلات را صرف خرید مسکن و زمین کرده اند!

آمار بیکاری بر اساس آخرین گزارش مرکز آمار ایران در بهار 89، 14.6 درصد است که نسبت به مدت مشابه سال قبل 3.5 درصد افزایش داشته است (اینجا و اینجا) و این درحالی است که بنا بر روش مرکز آمار ایران افرادی که بدون مزد برای اعضای خانواده خود کار می کنند، محصلینی که دوره کارآموزی را می گذارند و بنا به تعریف این مرکز هر کس که در هفته 1 ساعت کار کرده باشد جزء شاغلین محسوب می شود(پی دی اف مفاهیم و تعاریف کاری از نظر مرکز آمار ایران). شکست طرح بنگاه های زودبازده در کاهش نرخ بیکاری در کشور از سخنان ثروتی نماینده کمیسیون برنامه و بودجه مجلس به خوبی روشن است. " قرار بود که با اجرای این طرح در فاصله پنج سال (۱۳۸۴ تا ۱۳۸۸) سه میلیون و یکصد هزار شغل ایجاد شود اما تنها ۹۰۰ هزار شغل ایجاد شده است." (اینجا و اینجا)

در حالی که وزارت کار مصر بر این بوده که میزان انحراف بنگاه های زودبازده تنها چهار درصد است و آخرین بار معاون روابط کار وزارت کار میزان انحراف وام های پرداخت شده در قالب بنگاه های زودبازده را بین هشت تا 10 درصد اعلام کرده، مراکزی مانند معاونت مبارزه با جرایم اقتصادی پلیس آگاهی ناجا با تایید نکردن این میزان انحراف، انحراف 50 درصدی سازمان بازرسی کل کشور و 43 درصدی بانک مرکزی را نزدیک تر به واقعیت ذکر کرده اند (اینجا). حتی لاریجانی نیز توفیق 95 درصدی بنگاه های زودبازده را غیر قابل باور دانسته است. (اینجا و اینجا)

آمار بیکاری با آن وضع محاسبه نه تنها رو به بهبود نگذاشته که بدتر هم شده است. میلیاردها ریال سرمایه کشور صرف ایجاد بنگاه هایی شده که نه تنها زودبازده نبوده اند که اصلا بازدهی نداشته اند و در مواردی اصلا بنگاهی ایجاد نشده است. افزایش نقدینگی بی حساب و کتاب در کشور اثرات تورمی زیانباری داشته است. بدون شک این طرح با شکست روبرو شده، احمدی نژاد و تیم اقتصادی اش خود را پشت پرده آمار غلط پنهان کرده بودند و حال که دم خروس از پشت پرده بیرون زده آمار شاخص های اقتصادی کشور را محرمانه کرده اند.

عدم نظارت صحیح و اعطای وام های بدون حساب و کتاب دیگر از نشانه های دولت نهم و دهم است. بنگاه هایی که تسهیلات گرفته اند اما وجود خارجی ندارند و میزان انحراف 50 درصدی بنگاه های ایجاد شده همه نشان از یک چیز دارد و آن تبلیغاتی بودن این برنامه هاست.

سیاست های اقتصادی دولت ناشی از یک توهم و یک هدف است. هدف احمدی نژاد با این سیاست های اقتصادی به دنبال بدست آوردن حمایت اقشار ضعیف و فقیر جامعه است. او با شعارهایی برای این گروه رئیس جمهور شد و همیشه در پی جلب حمایت ایشان بوده است. توهم او حل مشکلات اقتصادی با خلق و توزیع پول است. شاید بتوان با خلق و تزریق مقدار اندکی پول به یک بنگاه زودبازده بتوان منابع تولید اقتصادی را جذب کرد و تعدادی شغل محدود ایجاد کرد ولی برای ایجاد 2 میلیون شغل مورد ادعای دولت از طریق این بنگاه ها و حجم پولی که صرف تشکیل چنین بنگاه هایی می شود حتی در میان مدت هم نمی توان منابع تولید را ایجاد کرد مگر با انتقال منابع تولید از دیگر مراکز تولیدی به بنگاه های زودبازده که نتیجه چنین کاری نیز بیکار شدن نیروی قدیمی کار است.

طرح های اقتصادی احمدی نژاد که قرار بود دل تهیدستان را برباید امروز بلای جان اقتصاد کشور شده است و در نهایت ضربه مهلک را به همان تهیدستان وارد می کند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر