۱۳۹۱ فروردین ۲۸, دوشنبه

احمدی نژاد، قهرمان ویرانگری


برخلاف خاتمی، احمدی نژاد خیلی دلش می خواهد چهره ی قهرمان و ناجی مردم ایران را به خود باشد. بالفرض اینکه در این دو دوره ی ریاست جمهوری اش یک قدم مثبت هم برای این مملکت بر نداشته باشد، هنوز می تواند ژست پوچ قهرمان ها را بگیرد. کافی است که سخنان و قیافه گرفتن احمدی نژاد و پرسوناهای قهرمان کمیک استریپ ها (احتمالا بجز بتمن!) را مقایسه کنید. حس طنز و طعن و نیش و کنایه های احمدی نژاد که به مذاق کمتر کسی خوش می آید به وفور در شخصیت های این کمیک استریپ ها دیده می شود. چهره قهرمان این روزهای مردم ایران چهره ی مرد ویرانگری است که می خواست ناجی صحنه پردازی خود باشد اما در زیر آوار سنگین ویرانگری هایش دفن شد.

ارنستو لاکلائو در توضیح امر پوپولیسم اشاره می کند که برآورده نکردن مطالبات گروه های اجتماعی در یک نظام سیاسی، می تواند مطالبات ریز و درشت، متفاوت و حتی متضاد را با یکدیگر پیوند دهد و زنجیره ای هم ارز از مطالبات شکل نگرفته را تشکیل دهد که در میان نیروهای سیاسی حاضر در صحنه قدرت کشور، مرزی می کشد و می کوشد تمام ناهمگونی مخالفین را تحت لوای مرزی که کشیده است، نادیده گرفته برای تمامی کلیت اجتماعی شکل گرفته یک تعریف ارائه دهد. در صورتی که این امر به وقوع بپیوندد جامعه ی طبقاتی (که از تمایز میان مطالبات شکل می گیرد) فرو می ریزد و آنچه سر بر می آورد جنبش یا توده ای پوپولیستی است.

پوپولیسم در نظر لاکلائو تنها یک جنبش اجتماعی نیست و گسترده تر از آن تعریف می شود. پوپولیسم لاکلائو نهایت شکل امر سیاسی است و می تواند از جانب مخالفین وضع موجود و حاکمیت سرکوبگر همین مخالفت اعمال شود. رفتار سیاسی احمدی نژاد بیشتر بر شکل دوم پوپولیسم منطبق است. وعده ی آزادی های بیشتر اجتماعی و مبارزه با مفاسد اقتصادی و مکتب ایرانی و ... امید پاسخگویی به مطالبات گروه های مختلف و بعضا متضاد اجتماع را زنده می کند. آنها از شکل گیری تحت عنوان جنبش پوپولیستی مخالف وضع موجود باز می مانند و به مشارکت سیاسی تعریف شده دست می زنند. با اینحال قهرمان، خود وعده هایش را زیر پا می گذارد و ازین کار قصد دیگری دارد.

چهره ی قهرمان ما به عمد ویرانگری می کند. مشکل در عدم تخصص، ناکارآمدی کابینه، کارشکنی های پشت پرده و ... نیست. مشکل در نیتی است که در پس این ویرانگری وجود دارد. احمدی نژاد با برآورده نکردن مطالبات گروه های مختلف در حالیکه این مطالبات را خود ایجاد می کند، در پی این است که با شکل دهی جنبشی پوپولیستی خود را نیز چهره ی قهرمان همین جنبش جا بزند. وضعیت مخالفت به صورت طبقاتی و مدنی با خواسته هایی مشخص نمی تواند احمدی نژاد را قهرمان مردمی جلوه دهد. چنین مطالباتی را تنها چهره ای لیبرال می تواند پاسخگو باشد.

در مقابل، شکل دهی مخالفتی پوپولیستی از آنجا که می تواند با یک مطالبه ی کلی یا تعریف عمومی همراه شود، فرصت مناسبی برای شخصی چون احمدی نژاد فراهم می کند تا خود این جنبش را شکل دهد و قهرمان آن باشد. درین صورت گفتمان پوپولیستی احمدی نژاد مسلط بر گفتمان طبیعی پوپولیسم ایرانی می شود و معلوم نیست راست رادیکال ایران اگر با نیروی پوپولار همراه شود چگونه آینده ای برایمان رقم خواهد زد. خوشبختانه احمدی نژاد به هر علتی (شاید بیشتر بخاطر بروز جنبش سبز) نتوانست پوپولیسم تقلبی خود را در ایران پیاده کند و قهرمان آن باشد ولی متاسفانه ویرانگری که وسیله ی رسیدن او به اهدافش بود، کمربند مردم را بیش از حد تنگ کرد.

*در نوشتن این یادداشت از کتاب "در ستایش پوپولیسم - دیالوگ میان ارنستو لاکلائو و اسلاوی ژیژک - نشر رخداد نو" استفاده شده است.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر